رمان | رمان عاشقانه | نودهشتیا

رمان,رمان جدید,رمان نودهشتیا,خواندن رمان آنلاین,دانلود رمان جدید,رمان های زیبای عاشقانه ایرانی,رمان اجتماعی,نودهشتیا,داستان های واقعی

رمان | رمان عاشقانه | نودهشتیا

رمان,رمان جدید,رمان نودهشتیا,خواندن رمان آنلاین,دانلود رمان جدید,رمان های زیبای عاشقانه ایرانی,رمان اجتماعی,نودهشتیا,داستان های واقعی


A-D-S

جانم فدای رهبر سید علی

جانــم فــــدای رهــبــــر
همه رمان های وبلاگ مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد و فعالیت میکند.

در صورت نارضایتی نویسنده رمان از وبلاگ برداشته خواهد شد!

برای ارسال رمان از تماس با ما اقدام کنید

ما در شبکه های اجتماعی

نویسندگان
تبلیغات
خرید بک لینک

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان های آموزنده اخلاقی زیبا بلند» ثبت شده است

دانلود رمان نذار بشکنم کامپیوتر،pdf،ایفون،جاوا،اندروید

دانلود رمان جدید نذار بشکنم برای کامپیوتر Pdf
دانلود رمان بسیار زیبای نذار بشکنم برای گوشی اندروید و آیفون
رمان نذار بشکنم با لینک مستقیم و رایگان از سرور اختصاصی وبلاگ بیان
نویسنده: عسل طهرانی
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن نذار بشکنم
تعداد صفحه: 288 Pdf
خلاصه رمان:
به نام خدا
تا چشمانش را گشود او را دید.
در اولین پلان زندگیش تنها هم بازیش او بود،کارگردان هم دقیقا،انگار همین را میخواست!
او نیز انگار تازه چشمانش را گشوده بود،آخر تا آن زمان هیچ کسی را جز خودش نمیدید،اما حال دید.
بازیگران دیگر صحنه غرقه در خوشحالی بودند؛ همه فیلم ها نقش های منفی دارند،اما آن روز حتی شخصیت های منفی فیلم هم شاد بودند!
همه چیز تقریبا خوب بود!
آنها با خودشان خوش بودند.انگار کسی همه دوربین ها رو خاموش و همه بازیگران رو اخراج کرده.تنها یک دوربین گذاشته که فقط یک کارگردان بالای سرش ایستاده.و همان دو بازیگر تقش اصلی.
آن دو بازیگر با هم بودند،انگار هیچ کس دیگری در این دنیا نبود،فقط آنها بودند که شب و روزشان را در کنار یک دیگر پر میکردند. و درتمام لحظات با هم بودنشان صدای خنده هایشان تا آسمان ها میرفت و گوش را کر میکرد.
باز هم همه چه خوب بود تا اینکه زمان جلو رفت و بازیگران دیگه ای هم به فیلم اضافه شدند....
۰ نظر ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۵۳
نویسنده پست : پریسا

دانلود رمان ماه تنهای عشق کامپیوتر،pdf،ایفون،جاوا،اندروید

دانلود رمان جدید ماه تنهای عشق برای کامپیوتر Pdf
دانلود رمان بسیار زیبای ماه تنهای عشق برای گوشی اندروید و آیفون
رمان ماه تنهای عشق با لینک مستقیم و رایگان از سرور اختصاصی وبلاگ بیان
نویسنده: زهرا دباشی
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان ماه تنهای عشق
تعداد صفحه: 260 Pdf
خلاصه رمان:
ی دختر به اسم ماهتیسا،واسه جور کردن دیه،کلاهبرداری و اَخاذے میکنه،نه از یکی دونفر بیش از۱۰پسر پولدار در سراسر ایران،به قصد ازدواج رسمے،با گِریم،شناسنامه و کارت ملی و شناسایی جعلی،همراه با خانواده جدیدی که باهاشون زندگی میکنه،نقشہ ای حساب شده و بابرنامه ریزے،بدون گذاشتن ردی از خودش و جای شک و شبهہ،همراه با ۲۰۰،۳۰۰میلیون هدیه گران قیمت ،طلا و جواهرات و سکه سرسفره عقد فرار میکنہ،ماهتیسا گذشته مبهمی داره،ویه دختر زجر دیده کتک خورده از جانب پدر مادرش،دختے تو دار که جواب همه خشونت های خانواده اش را با سکوت میدهد ۱۹ سال.اما یه دختر احساساتےچقدر گنجایش داره؟چاره ای جز فرار نداره.عاشق میشہ،اما نه عاشق طعمه ها پولدارش،کسی که به گذشته اش مربوطه،ماهتیسا دختری با چهره هاے متنوع و مرموز سوژه اخبار و تیتر اول روزنامه هاست به عشقش اعتراف میکنه؟مرده قصه ماهتیسای عاشق رو پَس میزنہ؟تحویل پلیس میده؟


دانلود رمان ماه تنهای عشق
۱۶ نظر ۲۱ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۰۷
نویسنده پست : پریسا

دانلود رمان در امتداد نقطه چین کامپیوتر،pdf،ایفون،جاوا،اندروید

دانلود رمان جدید در امتداد نقطه چین برای کامپیوتر Pdf
دانلود رمان بسیار زیبای در امتداد نقطه چین برای گوشی اندروید و آیفون
رمان در امتداد نقطه چین با لینک مستقیم و رایگان از سرور اختصاصی وبلاگ بیان
نویسنده: نگار قاسمی
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان در امتداد نقطه چین
تعداد صفحه: 64 Pdf
مقدمه رمان:
دلم بالکنی میخواهد رو به شهر ... و یک باد خنک و تاریکی ... یک فنجان بزرگ قهوه ! یک جرعه تو ... ، یک جرعه من ...! در سکوتی که در آن دو نگاه گره خورده باشد،بی کالم ... میدانی ؟ دلم یک » من « میخواهد برای » تو « و یک » تو « برای » من « و بازهم سه نقطه های بی پایان من ...
قسمتی از رمان:
با صدای دست و سوت و جیغ ، به خودم اومدم و فهمیدم که ، باید کم کم آماده ی رفتن بشم . آرزوی هر دختریه که عروس بشه ؛ اما نه اینجوری ! مامانم و خواهرم ، الیسا ، اومدن سمتم و دستمو گرفتن...
۷ نظر ۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۳۰
نویسنده پست : پریسا

دانلود رمان تسلیم سرنوشتم و سنگ،سخت،محکم کامپیوتر،pdf

دانلود رمان جدید تسلیم سرنوشتم و سنگ،سخت،محکم برای کامپیوتر Pdf
دانلود رمان بسیار زیبای تسلیم سرنوشتم و سنگ،سخت،محکم برای گوشی اندروید و آیفون
رمان تسلیم سرنوشتم و سنگ،سخت،محکم با لینک مستقیم و رایگان از سرور اختصاصی وبلاگ بیان
نویسنده: atiyeh2015 کاربر نگاه دانلود
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان تسلیم سرنوشتم و سنگ،سخت،محکم
تعداد صفحه: 88 Pdf
خلاصه رمان:
همه چیز ازهمانجا اغاز شد از لحظه ی تولد نیایش
تولد دختری مغرور و مملو از احساس های ناب
دختری که به پاکی گلبرگ های گل های سرخ است
وارد نظام و نیروی انتظامی میشود
وبه دلیل اینکه بهترین نیروی زن است به ماموریت های بسیاری میرود
اما اخرین ماموریتش زندگی اش را به چالش می انگیزد و نیرنگ های فروان او را تسلیم سرنوشت می سازد
باعث میشود که نیایش دراین دنیای پراز گرگ
طعمه ای چرب و نرم برای حیوان صفتان شود واز همانجا بود که او تصمیم می گیرد همرنگ جماعت شود
گرگ …..بی احساس …..سنگدل این ماموریت نیایش را
عاشق می کند
قاتل می کند
سنگ و سخت می کند
و کاری می کند که نیایش سرسخت و مغرور بگوید : تسلیم سرنوشتم .
ژانر رمان : عاشقونه . هیجانی . پلیسی . اجتماعی . احساسی و کمی هم کل کلی
بیوگرافی نویسنده :
خب من عطیه لطفی هستم ۱۳ ساله و این سومین رمانم هست البته کارای قبلیم به دلیل اینکه خیلی کم بودن رمان محسوب نمی شن اما خب …
یکساله نویسندگی رو شروع کردم امید وارم که از قلمم خوشتون بیاد و باز هم تمام امیدم به دلگرمی های شماست.
۷ نظر ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۸
نویسنده پست : پریسا

دانلود رمان اتاق معلم کامپیوتر،pdf،ایفون،جاوا،اندروید

دانلود رمان جدید اتاق معلم برای کامپیوتر Pdf
دانلود رمان بسیار زیبای اتاق معلم برای گوشی اندروید و آیفون
رمان اتاق معلم با لینک مستقیم و رایگان از سرور اختصاصی وبلاگ بیان
نویسنده: فرزان کاربر نگاه دانلود
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان اتاق معلم
تعداد صفحه: 92 Pdf
این رمان براساس داستان واقعی میباشد که توسط نویسنده ویرایش کم و بیش شده.
خلاصه رمان:

لا یا أیها السّاقی! أدر کأساً وناوِلها!
که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها

وقتی به گذشته نگاه میکنم، به فراز و نشیبهای زندگیم ،به شادی ها و غم هام ، میفهمم سرنوشت چه بازی ها که با آدم نداره!
من پریچه اسدی هستم و این سرگذشت منه….
اینم جلد رمان که خانم Moonlight زحمتش رو کشیدن

به نام خدا
برای دوستانی که نمیدونن بروجن کجاست از توابع شهر کرد هست:)

یادم نمیاد دقیقا چند شنبه بود که سرنوشت منو واسه بازی انتخاب کرد! فقط میدونم یه دختر چهارده ساله روستایی بودم که بی خبر از همه جا مثه هر روز صبح از خواب بیدار شدم ، مثه هر روز با خواهرم کل کل کردم و بازم مثه هر روز اخم و تنبیه مامان رو به جون خریدم ولی اون روز با هر روز فرق داشت اون روز شروع داستان من بود

۸ نظر ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۴
نویسنده پست : پریسا
A-D-S