دانلود رمان بورسیه جدایی اندروید،ایفون،کامپیوتر،pdf،تبلت
دانلود رمان جدید بورسیه جدایی اندروید،ایفون،کامپیوتر،pdf،تبلت
نوشته مهدی جلالی کاربر انجمن نودهشتیا
قسمتی از متن :
بعد از خداحافظی کیفم را برداشتم و به سمت صندوق رفتم تا پول بستنیها را حساب کنم. بعد از حساب کردن از کافی شاپ خارج شدم. سرم را پایین انداختم. به فکر فرو رفتم و قدم زنان حرکت کردم. درحال فکر کردن به حرف غزل بودم. اون راست میگفت. چجوری به بهرام بگم؟ چند دقیقهای گذشت که ناگهان صدای بوق ماشینی به گوشم رسید. طوری بوق میزد که انگار من را صدا میکنه. پشت سرم را نگاه کردم. ماشین سمندی در حال چرغ زدن بود و برف پاک کنهاش بالا و پایین میشد…