رمان | رمان عاشقانه | نودهشتیا

رمان,رمان جدید,رمان نودهشتیا,خواندن رمان آنلاین,دانلود رمان جدید,رمان های زیبای عاشقانه ایرانی,رمان اجتماعی,نودهشتیا,داستان های واقعی

رمان | رمان عاشقانه | نودهشتیا

رمان,رمان جدید,رمان نودهشتیا,خواندن رمان آنلاین,دانلود رمان جدید,رمان های زیبای عاشقانه ایرانی,رمان اجتماعی,نودهشتیا,داستان های واقعی


A-D-S

جانم فدای رهبر سید علی

جانــم فــــدای رهــبــــر
همه رمان های وبلاگ مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد و فعالیت میکند.

در صورت نارضایتی نویسنده رمان از وبلاگ برداشته خواهد شد!

برای ارسال رمان از تماس با ما اقدام کنید

ما در شبکه های اجتماعی

نویسندگان
تبلیغات
خرید بک لینک

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جدیدترین داستان های عاشقانه» ثبت شده است

دانلود رمان تسلیم سرنوشتم و سنگ،سخت،محکم کامپیوتر،pdf

دانلود رمان جدید تسلیم سرنوشتم و سنگ،سخت،محکم برای کامپیوتر Pdf
دانلود رمان بسیار زیبای تسلیم سرنوشتم و سنگ،سخت،محکم برای گوشی اندروید و آیفون
رمان تسلیم سرنوشتم و سنگ،سخت،محکم با لینک مستقیم و رایگان از سرور اختصاصی وبلاگ بیان
نویسنده: atiyeh2015 کاربر نگاه دانلود
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان تسلیم سرنوشتم و سنگ،سخت،محکم
تعداد صفحه: 88 Pdf
خلاصه رمان:
همه چیز ازهمانجا اغاز شد از لحظه ی تولد نیایش
تولد دختری مغرور و مملو از احساس های ناب
دختری که به پاکی گلبرگ های گل های سرخ است
وارد نظام و نیروی انتظامی میشود
وبه دلیل اینکه بهترین نیروی زن است به ماموریت های بسیاری میرود
اما اخرین ماموریتش زندگی اش را به چالش می انگیزد و نیرنگ های فروان او را تسلیم سرنوشت می سازد
باعث میشود که نیایش دراین دنیای پراز گرگ
طعمه ای چرب و نرم برای حیوان صفتان شود واز همانجا بود که او تصمیم می گیرد همرنگ جماعت شود
گرگ …..بی احساس …..سنگدل این ماموریت نیایش را
عاشق می کند
قاتل می کند
سنگ و سخت می کند
و کاری می کند که نیایش سرسخت و مغرور بگوید : تسلیم سرنوشتم .
ژانر رمان : عاشقونه . هیجانی . پلیسی . اجتماعی . احساسی و کمی هم کل کلی
بیوگرافی نویسنده :
خب من عطیه لطفی هستم ۱۳ ساله و این سومین رمانم هست البته کارای قبلیم به دلیل اینکه خیلی کم بودن رمان محسوب نمی شن اما خب …
یکساله نویسندگی رو شروع کردم امید وارم که از قلمم خوشتون بیاد و باز هم تمام امیدم به دلگرمی های شماست.
۷ نظر ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۸
نویسنده پست : پریسا

داستان آموزنده وقتی درکتون نمیکنند

این داستان هم طنز میباشد و هم داستان اخلاقی آموزنده

یکی از دوستام تعریف می کرد : با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم ، یه بچه ء 5-6 ساله رو صندلی جلویی بغل مامانش یه شکلات کاکایویی رو هی میگرف طرف من هی میکشید طرف خودش.
منم کرمم گرفت ایندفعه که بچه شکلاتو آورد یه گاز بزرگ زدم!
بچه یکم عصبانی شد ولی مامان باباش بهش یه شکلات دیگه دادن.خیلی احساس شعف میکردم که همچین شیطنتی کردم ...
یکم که گذشت دیدم تو شکمم داره یه اتفاقایی میوفته و رفتم به راننده گفتم آقا نگه دار من برم دستشویی... خلاصه حل شد!
یه ربع نگذشه بود باز همون اتفاق افتاد.دوباره رفتم...
جهت خواندن داستان آموزنده به ادامه رمان مراجعه کنید ...
۳ نظر ۰۸ تیر ۹۵ ، ۰۵:۵۲
نویسنده پست : پریسا

داستان خنده دار لحظه های عاشقانه ، ۲۴ تیر ۹۴

داستان خنده دار لحظه های عاشقانه, داستان عاشقانه, سایت سرگرمی, داستانهای جذاب, داستان جالب, داستان طنز, داستان, داستان کوتاه, داستان خنده دار, سرگرمی


۳ نظر ۲۴ تیر ۹۴ ، ۲۲:۵۹
نویسنده پست : پریسا
A-D-S