رمان | رمان عاشقانه | نودهشتیا

رمان,رمان جدید,رمان نودهشتیا,خواندن رمان آنلاین,دانلود رمان جدید,رمان های زیبای عاشقانه ایرانی,رمان اجتماعی,نودهشتیا,داستان های واقعی

رمان | رمان عاشقانه | نودهشتیا

رمان,رمان جدید,رمان نودهشتیا,خواندن رمان آنلاین,دانلود رمان جدید,رمان های زیبای عاشقانه ایرانی,رمان اجتماعی,نودهشتیا,داستان های واقعی


A-D-S

جانم فدای رهبر سید علی

جانــم فــــدای رهــبــــر
همه رمان های وبلاگ مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد و فعالیت میکند.

در صورت نارضایتی نویسنده رمان از وبلاگ برداشته خواهد شد!

برای ارسال رمان از تماس با ما اقدام کنید

ما در شبکه های اجتماعی

نویسندگان
تبلیغات
خرید بک لینک

۴۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود رمان برای تبلت» ثبت شده است

دانلود رمان یکی طلبت کامپیوتر، جاوا، اندروید، pdf، ایفون

دانلود رمان یکی طلبت pdf
دانلود رمان یکی طلبت اندروید
دانلود رمان یکی طلبت ایپد
دانلود رمان یکی طلبت ایفون
دانلود رمان یکی طلبت تبلت دانلود رمان یکی طلبت جاوا  رمان یکی طلبت
دانلود رمان یکی طلبت
دانلود رمان جدید یکی طلبت کامپیوتر، جاوا، اندروید، pdf، ایفون

نوشته شکوفه.ش کاربر نود هشتیا


خلاصه:

داستان راجب ماجراهای زندگی دونفره…واز زبون همون دونفر هم روایت میشه…
دختر نوجونی که فارق از هرچیزدیگه ای عاشق بازیکن تیم مورد علاقه شه و تنها فکروذکرش فوتباله…و پسری که تو شرایط روحی بی بدی وابسته شده…به دختری که…
درنهایت همین حس ها که باعشق اشتباه گرفته شده،یه جورایی سرنوشت جفتشون روبه هم گره میزنه وماجراهایی روبه وجود میاره…پایان خوش

۰ نظر ۰۲ آذر ۹۴ ، ۲۳:۲۰
نویسنده پست : پریسا

دانلود رمان حس تازه آیفون،جاوا،اندروید،pdf،کامپیوتر

دانلود رمان حس تازه - www.negahdl.com

دانلود رمان جدید حس تازه آیفون،جاوا،اندروید،pdf،کامپیوتر

نوشته  ..Lavinsem..کاربر نود و هشتیا


خلاصه:

دختر قصه ی ما دختری مغرور و شیطون و دوست داشتنیه. همه اونو به شاد و پر انرژی بودن میشناسن..اون برخلاف روحیه شادش اعتقادی به عشق و عاشق شدن ونسبت به جنس مخالف کششی نداره. فکر میکنه میتونه تا همیشه برای خودش باشه و نیازی به یه مذکر تو زندگیش نداره. اما آیا واقعا تا آخر میتونه همین رویه رو پیش بگیره؟..
با مشکلاتی که توی زندگیش پیش میاد سعی میکنه همه چیز رو اونطور که میخواد پیش ببره…پایان خوش

این داستان پر ازقسمتای طنز و خنده داره
همینطور پر از گریه و تنش و قسمتای ناراحت کننده


آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان را نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست…
دوست میدارمش
مثل دانه ای که نور را
مثل مزرعی که باد را
مثل زورقی که موج را
یا پرنده ای که اوج را
دوست میدارمش…


۰ نظر ۲۰ آبان ۹۴ ، ۰۱:۱۵
نویسنده پست : پریسا

دانلود رمان نیستی تا ببینی کامپیوتر،ایفون،pdf،تبلت

دانلود رمان نیستی تا ببینی - www.negahdl.com

دانلود رمان جدید و زیبای نیستی تا ببینی کامپیوتر،ایفون،pdf،تبلت

نوشته mahtabiii75 کاربر نود و هشتیا


اززبان نویسنده رمان :

این رمان بابقیه ی رمانا یه فرق اساسی داره واون اینه که برگرفته از یه داستان واقعیه که در طول ۴سال پیش اتفاق افتاده…این رمان تموم اتفاقاتش واقعیه و فقط اسم شخصیتها تغییر کرده اونم به خواست خودشون بود تااذیت نشن!توی این رمان خودواقعیم با اسم واقعیم وشخصیت واقعیم حضوردارم…عکسای شخصیت هارو که انتخاب کردم عکس واقعی خودشون نیست ولی سعی کردم نزدیک ترین افراد رو از لحاظ چهره بهشون انتخاب کنم!داستان زندگی دوستم خیلی جالبه شاید اصلا باورتون نشه اما من تموم این رمانو بدون اغراق نوشتم وتمام اتفاقاتش واقعیه!امیدوارم تاآخرش همراهیم کنید وتوی صفحه ی نقد وپروفایل شخصیم نظرات سازنده تونو بنویسید منتظرم نذارید…خب دیگه زیاد پرحرفی نمیکنم میرم سراغ خلاصه ومقدمه ی داستان:
گذشته درچشمانم مانده است
عبورثانیه های ردشده درتمام نگاه هایم مشهود است
چشمانت راباشقاوت تمام برروی حقایق بستی
صبورمیمانم وبی تفاوت میگذرم
که نفهمی هنوزهم دوستت دارم
بی تو بودن رامعنامیکنم باتنهایی وآسمان گرفته
آسمان پرباران چشمهایم
بیتو بودن رامعنا میکنم باشمع
باسوزش ناگریزشمعی بی پروانه
بی تو بودن راچگونه میتوان تفسیرکرد
وقتی که بی تو بودن خیلی دشواراست؟
درمیان انبوه آدمیان مردی ازتبارعشق…مردی ازتباردلدادگی مرا ازدوران کودکی ونوجوانیم جداساخت…ازدوران نوجوانی که مملوازشیطنت بود…وقلب مالامال از احساسم راپراز تنفرکرد.نفرت از خودش.ومن بابیرحمی تمام احساساتش رانادیده گرفتم…وعشقش راپوچ وپلید پنداشتم واوچه بامهربانی وسکوت ذره ذره درمقابل چشمانم آب شد ولی دم نزد…وچه باصبر وشکیبایی عشق ورزیدن رابه من آموخت…دوست داشتن رایادم داد ومن همچون شاگردی بازیگوش عشق واقعی راتجریه کردم ویادگرفتم…
نمیشودکه توباشی ومن ومن عاشقت نباشیم
فاصله رامعناکن باکتابی که زبانش آمدن است
دست بردیوارسیمانی بکش
لمس قلب من به همین آسانی است
بیراهی ای که به کوچه ی عشق میرسید
اشتباه نبود.
راه رااشتباه آمده بودم
پشیمان نیستم!
راهنماشده ام…پایان خوش
۰ نظر ۱۵ آبان ۹۴ ، ۲۱:۱۷
نویسنده پست : پریسا

دانلود رمان ندیدنت سخته کامپیوتر،ایفون،pdf،تبلت

دانلود رمان ندیدنت سخته - www.negahdl.com

دانلود رمان جدید ندیدنت سخته کامپیوتر،ایفون،pdf،تبلت

نوشته ♧deldar♧ کاربر نود و هشتیا


خلاصه:
ماهک درست شب تولدش میفهمه نامادری و پدرش برگشتن…خاطرات تلخ گذشته مث یه فیلم از جلوی چشماش رد میشه!
ماهک ۲۳ سال رو بدون مهر مادری و محبت پدری بزرگ میشه و به خاطر بهم خوردن نامزدیش از لحاظ روحی تا یه مدت دچار مشکل میشه…در حال حاضر با مادر بزرگش (مادر مادرش )زندگی میکنه ..مادر جونش تموم دنیاشه و از هر مادر و پدری بهش نزدیک تره!
تو اوج بحران روحی که داره و برگشتن پدرش با اومدن خانومی به مزونش و پسندیدن اون برای پسرش زندگی ماهک دستخوش تغییراتی میشه!

 

یه رمان عاشقانه _اجتماعیه و نسبتا طنز با موضوعی واقعی البته تا بعد از ورود امیرحسین


صدای فریادش کل خونه رو پر کرده بود:
_اون دخترمه!دخترم کجاست؟من باید ببینمش!بایددد…
_اون دختر تو نیست!۱۸ساله که دختر تو نیست…دختر مامانه!نه دختر تو…
صدای پوزخندش بدجور روی مخم تاتی تاتی میکرد…چه راحت میگفت دخترم!
دستامو مشت کرده بودم که فقط آروم باشم…به عزیزترینم قول داده بودم که عصبی نشم و سکوت کنم…اما مگه میشد؟مگه این بغض لعنتی میذاشت که آروم باشم؟
_دختر من نیست؟!!هه جالبه؟میبینی خانوم میگه بچه من نیست؟تو اصلا چیکارشی هان؟تو رو سننه؟طرف حسابم تو نیستی پس دخالت…

۰ نظر ۱۳ آبان ۹۴ ، ۰۲:۰۱
نویسنده پست : پریسا

دانلود رمان افسانه آرابلا کامپیوتر،اندروید،ایفون،pdf،تبلت

دانلود رمان افسانه آرابلا - www.negahdl.com

دانلود رمان جدید افسانه آرابلا ایفون،pdf،تبلت،جاوا،اندروید

نوشته  paniz و sedi کاربران انجمن نودهشتیا

اسم شخصیتا:
ارابلا(arabella)
تروی(troy)
ترانتا(teranta)
اکانتا(akanta)
انگوس(angus)
و….
همین ها شخصیت های اصلی هستندحالا خلاصه۳سرزمین وجود داره که هرکدوم راه و رسم و رسوم خودشون رو دارن اولین سرزمین برای فرشته هاست و دومی برای شیاطین و سومی برای انسانهای عادی تولد فرشته ها و شیطان ها به اولین اشک و خنده انسانهای عادی بستگی داره…اولین خنده هر انسان یک فرشته و اولین گریه هر انسان یک شیطان رو متولد میکنه حالا اگه کسی با اولین خندش با قطره ای اشکش مخلوط بشه چی پیش میاد؟چه موجودی متولد میشه و پا به جهان هستی میذاره؟

مقدمه

نه فرشته ام، نه شیطان، کیم و چیم؟ همینم!
نه ز ابم و نه زآتش!
منم و چراغ خردی که بمیرد از نسیمی
نه سپیده دم به دستم، نه ستاره بر جبینم
نه فرشته ام، نه شیطان، کیم و چیم؟ همینم!
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم
نه حق حقم، نه نا حق
نه بدم، نه خوب مطلق
سیه و سپیدم: ابلق! که به نیک و بد عجینم
تب بوسه ایم از آن لب، به غنیمت است امشب
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم
نزنم نمک به زخمی که همیشگی است، باری،
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم
نه فرشته ام، نه شیطان،

۱ نظر ۰۹ مهر ۹۴ ، ۰۰:۳۴
نویسنده پست : پریسا
A-D-S