شنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۴۳ ب.ظ
دانلود رمان یک نگاه کامپیوتر،pdf،ایفون،جاوا،اندروید
دانلود رمان یک نگاه کامپیوتر،pdf،ایفون،جاوا،اندروید
دانلود رمان جدید یک نگاه برای کامپیوتر Pdf
دانلود رمان بسیار زیبای یک نگاه برای گوشی اندروید و آیفون
رمان یک نگاه با لینک مستقیم و رایگان از سرور اختصاصی وبلاگ بیان
نویسنده: خانم نسیم رحمانی کاربر نگاه دانلود
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان یک نگاه
تعداد صفحه: 238 Pdf
خلاصه رمان:
آدما،وقتی احساس میکنن وجود یه نفر تو قلبشون در حال تپشه…ناخودآگاه بدون فهمیدن
طرف،ازش نگاه بر میگردونن…نمیتونن باهاش چشم تو چشم حرف بزنن،وقتی تو چشماش نگاه
میکنن هول میشن…سرمو انداخته بودم پایین،عشقم بعد مدت ها ندیدنش بدون هیچ خبری رفته
بود،دوستم(فواد)مجبورم کرده بود تو ویلایی باشم که ادماشو نمیشناسم…و هیچ چیز فاجعه تر از
این نبود که دلم پیش یکیشون گیر کنه …و ندونم چطور با مهلت یه ماهه ای که دارم باید کنار بیام…
سخن نویسنده
(خوبی های این رمان تقدیم به دوست عزیزم”آناهیتا”که یادم داد برای بدست اوردن چیز هایی که
میخوام باید سماجت به خرج بدم و ممنونم از اکیپ ۱۰۲ و دوستان که پا به پا همراهم بودن و با
تشویق و دنبال کردن رمانم بهم روحیه دادن_مرسی بچه ها واقعا مدیونتونم_)
بسم الله :)(خوبی های این رمان تقدیم به دوست عزیزم”آناهیتا”که یادم داد برای بدست اوردن چیز هایی که میخوام باید سماجت به خرج بدم و ممنونم از اکیپ ۱۰۲ و دوستان که پا به پا همراهم بودن و با تشویق و دنبال کردن رمانم بهم روحیه دادن_مرسی بچه ها واقعا مدیونتونم_)-کف اتاق دراز کشیده بودم و به سقف تقریبا زرد رنگ بالای سرم ک شدیدا شیکم داده بود نگا میکردم از بخت بده من دستشویی همسایه بالایی باید بالای اتاقم بنا شده باشه ک تقریبا تمام مدت یا مشکل گرفتگی فاضلاب دارن یا بچشون رو دل کرده داره معدشو رگباری خالی میکنه،بوی وحشتناک فرش زیره سرم داش خفم میکرد یادم رفته بود بدمش قالی شویی ، دستمو دراز کردم با بدبختی بالشتو از روی تختم پایین کشیدم انداختم زیره سرم….بعله اینم بوی کله روغنیه فوادو میده اون از فرش ک روش بالا اورده من هم.
بسم الله :)(خوبی های این رمان تقدیم به دوست عزیزم”آناهیتا”که یادم داد برای بدست اوردن چیز هایی که میخوام باید سماجت به خرج بدم و ممنونم از اکیپ ۱۰۲ و دوستان که پا به پا همراهم بودن و با تشویق و دنبال کردن رمانم بهم روحیه دادن_مرسی بچه ها واقعا مدیونتونم_)-کف اتاق دراز کشیده بودم و به سقف تقریبا زرد رنگ بالای سرم ک شدیدا شیکم داده بود نگا میکردم از بخت بده من دستشویی همسایه بالایی باید بالای اتاقم بنا شده باشه ک تقریبا تمام مدت یا مشکل گرفتگی فاضلاب دارن یا بچشون رو دل کرده داره معدشو رگباری خالی میکنه،بوی وحشتناک فرش زیره سرم داش خفم میکرد یادم رفته بود بدمش قالی شویی ، دستمو دراز کردم با بدبختی بالشتو از روی تختم پایین کشیدم انداختم زیره سرم….بعله اینم بوی کله روغنیه فوادو میده اون از فرش ک روش بالا اورده من هم.
جهت دانلود با فرمت های مختلف روش کلیک کنید
👇👇👇
۹۵/۰۵/۰۲