دانلود رمان باور آفتاب کامپیوتر،pdf،ایفون،جاوا،اندروید
دانلود رمان باور آفتاب برای کامپیوتر Pdf
دانلود رمان باور آفتاب برای گوشی اندروید و آیفون
رمان باور آفتاب با لینک مستقیم و رایگان از سرور اختصاصی وبلاگ بیان
کاربر گرامی با عرض پوزش لینک به دستور کارگروه محترم تعیین مصادیق محتوای مجرمانه حذف گردید
نویسنده: خانم فهیمه رحیمی
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان زیبای باور آفتاب
این رمان یکی از بهترین و پرمخاطب ترین رمان های استاد فهیمه رحیمی میباشد که به در خواست کاربران قرار گرفت
تعداد صفحه 250 Pdf
خلاصه رمان:
داستان زندگی دختری به نام ملیکاست که مادرش در یک سانحه کشته می شود و بعد از فوت مادرش ملیکا با مادر بزرگ و پدر بزرگش هم خانه می شود. ملیکا از بچگی عادت داشت تابستانها به روستا برود و با آسیه دختر مش تقی که یکی از خانواده های خوب روستا بودند بازی کند.مش تقی ۸ فرزند داشت که ۳ پسرش در شهر زندگی میکردند و یک دخترش در همان روستا و یکی هم در تبریز دو دختر و یک پسر هم در خانه داشت.پسر کوچکش زکریا درس را رها کرده بود و کمک پدرش در مغازه ی خوار و بار فروشی کار میکرد. بعد از فوت مادر ملیکا،ملیکا حدود ۲ سال به روستا نیامد و وقتی تابستان سال سوم وارد روستا شد رفتار ذکریا تغییر کرده بود و برای او خوراکی روی صندلی جلوی خوار و بار فروشی میگذاشت … ملیکا هم نسبت به رفتارهای ذکریا بی میل نبود… تابستان وقتی ملیکا بعد از ۹ ماه به روستا امد مش تقی فوت شده بود و ذکریا ۶ ماه بود که به سربازی رفته بود و آسیه با پسر کدخدا نامزد شده بود…خبرهای جدید کمی ملیکا را در خود فرو رفته کرد ولی در این باره چیزی به مادر بزرگش نگفت و همین باعث شد مادر بزرگ و پدر بزرگش فکر کنند بهتر است او با ژاله و پدرش زندگی کند…
۰ نظر
۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۱۷