خلاصه رمان :
امروز اولین روز کلاس هفتم “لوک” است. او به شانس اعتقاد زیادی دارد و همیشه تی شرتی سبز، و رنگ و رو رفته ای می پوشد و می گوید این پیراهنِ شانس او است! همچنین پنجه ی خرگوشی که در واقع یک جاکلیدی است را همه جا با خود می برد و اعتقاد دارد برای او شانس می آورد. اما با این اوصاف همیشه بدشانسی می آورد. دوست صمیمیش، “هنا” خیلی خوش شانس است. او می فهمد شماره ی کمد مدرسه اش ۱۳ است. این یعنی شروع بدشانسی برای او …