رمان | رمان عاشقانه | نودهشتیا

رمان,رمان جدید,رمان نودهشتیا,خواندن رمان آنلاین,دانلود رمان جدید,رمان های زیبای عاشقانه ایرانی,رمان اجتماعی,نودهشتیا,داستان های واقعی

رمان | رمان عاشقانه | نودهشتیا

رمان,رمان جدید,رمان نودهشتیا,خواندن رمان آنلاین,دانلود رمان جدید,رمان های زیبای عاشقانه ایرانی,رمان اجتماعی,نودهشتیا,داستان های واقعی


A-D-S

جانم فدای رهبر سید علی

جانــم فــــدای رهــبــــر
همه رمان های وبلاگ مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد و فعالیت میکند.

در صورت نارضایتی نویسنده رمان از وبلاگ برداشته خواهد شد!

برای ارسال رمان از تماس با ما اقدام کنید

ما در شبکه های اجتماعی

نویسندگان
تبلیغات
خرید بک لینک
سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۰۰ ق.ظ

دانلود رمان شکیبا باش کامپیوتر،pdf،ایفون،جاوا،اندروید

دانلود رمان شکیبا باش کامپیوتر،pdf،ایفون،جاوا،اندروید

دانلود رمان زیبا شکیبا باش برای کامپیوتر Pdf 
دانلود رمان عاشقانه در شکیبا باش برای گوشی اندروید و آیفون
رمان شکیبا باش با لینک مستقیم و رایگان از سرور اختصاصی وبلاگ
نویسند: گیسوی پاییز
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان زیبا شکیبا باش
خلاصه رمان:
بسم الله الرحمن الرحیم

اِذا زُلزِلَتِ الأرضُ زِلزالَها …..

هنگامی که زمین شدیداً به لرزه در آید (۱) و زمین بارهای سنگینش را خارج سازد (۲) و انسان می گوید زمین را چه می شود که اینگونه می لرزد (۳) در آن روز بازگو می کند زمین تمام خبرهایش را (۴) چرا که پروردگارت به او وحی کرده است …..(سوره ی زلزلت )
نمی دونم چی شد … نفهمیدیم چرا زمین لرزید … قهر و خشم خدا بود یا رحمتش … قضا بود یا قدر ….
ولی هر چی بود زندگی من رو کامل ویرون کرد و از من ، منی دیگر ساخت …. شکیبایی دیگر …..
من دوباره از نو ساخته شدم …. دوباره عاشق شدم …. عشقی که در من طنین انداز تپش های قلب دیگری بود …. کسی که ساده در لا به لای سطور زندگیم رسوخ کرد …. کسی که من زائر چشماش شدم …. چشمانی که تمسخر می کرد تمام عاشقانه هایم را …. و من صبورانه …. به مانند اسمم شکیبا وار برای اون زندگی کردم ………
خوب فکر کنم از خلاصه همه چی معلومه … بذارین همین اول بگم …. نه پسر مغرور داریم … نه دختر مغرور …. نه دختری داریم که زیر بار زندگی خم نشه … نه مردی که با یه نگاه عاشق بشه ..
اجازه بدین با شکیبا یه زندگی تازه رو شروع کنیم …. ببینیم سختی های زندگی چیه ……
فکر کنم این شعر هم برای این داستان بدک نباشه …..
بسه دنیا . دیگه بسه
تو دیگه کار نده دستم
من به ساز تو میرقصم
من به ساز تو میرقصم
تو بزن تا من برقصم
تو بزن تا من برقصم
طاقت و صبر و قرارم
دلم و یار و دیارم
همه چی رفته ز دستم
همه چی رفته ز دستم
تو بزن تا من برقصم
تو بزن تا من برقصم
من زدم به سیم آخر
اگه تا صبح قیامت
بزنی . بازم میرقصم
توی این شهر غریبا
چه تو شادی . چه تو غمها
هر جا هستی با تو هستم



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
A-D-S