رمان | رمان عاشقانه | نودهشتیا

رمان,رمان جدید,رمان نودهشتیا,خواندن رمان آنلاین,دانلود رمان جدید,رمان های زیبای عاشقانه ایرانی,رمان اجتماعی,نودهشتیا,داستان های واقعی

رمان | رمان عاشقانه | نودهشتیا

رمان,رمان جدید,رمان نودهشتیا,خواندن رمان آنلاین,دانلود رمان جدید,رمان های زیبای عاشقانه ایرانی,رمان اجتماعی,نودهشتیا,داستان های واقعی


A-D-S

جانم فدای رهبر سید علی

جانــم فــــدای رهــبــــر
همه رمان های وبلاگ مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد و فعالیت میکند.

در صورت نارضایتی نویسنده رمان از وبلاگ برداشته خواهد شد!

برای ارسال رمان از تماس با ما اقدام کنید

ما در شبکه های اجتماعی

نویسندگان
تبلیغات
خرید بک لینک

دانلود رمان برگ زرد کامپیوتر،pdf،ایفون،جاوا،اندروید

دانلود رمان جدید برگ زرد برای کامپیوتر Pdf 
دانلود رمان بسیار زیبای برگ زرد برای گوشی اندروید و آیفون
رمان برگ زرد با لینک مستقیم و رایگان از سرور اختصاصی وبلاگ بیان
نویسنده: فرزان کاربر انجمن نگاه دانلود
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان برگ زرد
تعداد صفحه: 176 Pdf

خلاصه رمان:
رمان درباره دختر خونده یه خانواده معمولیه گذشته تاریکی داره و دنبال آینده روشنتریه. خیلی چیزا اونو به دختری که امروز میبینیم تبدیل کردن.

در طی این رمان میفهمیم هیچکس،هیچوقت، سفید مطلق نیست…

قسمتی از رمان:

نمیدونم چرا ازم بدشون میاد یعنی میدونم ولی مگه من خواستم پسرعزیزکرده داداششون عاشقم بشه و اونجوری گند بزنه به زندگی خودشو ومن با یادآوری گذشته یه آه میکشم که خاله ساکت میشه و بلند میگه
-اصلا حواست به من هست دو ساعتهدارم حرف میزنم فقط زل زدی و تند تند آه میکشی
-بله حواسم بود خاله میشه حالا برم اتاقم استراحت کنم تازه از سر کار اومدم خستم
-ببین طاهره خانم این دختریه که تربیت کردی حالا هی پشتشو بگیر حتی بلد نیس به بزرگترش احترام بذاره

من به خاطر این کلی پیش اعظم خانم ازش تعریف و تمجید کردم تا راضی بشه واسه پسرش بیاد جلوحالا خانم حتی ما رو … حساب نمیکنه

.
(هه مگه من خواسته بودم ازم پیش اون زن افاده ای تعریف کنه انگار بدجور خار شدم به چشمشون

که میخوان از شرم راحت بشند مطمینم خبریه که خاله اینجور به حول و ولا افتاده واسه شوهر دادنم)
-حرص نخور خواهر شما ببخش بهار زود باش معذرت خواهی کن و برو دو تا چای بریز بیار واسه خالت

ناسلامتی واسه خوشبختی تو داره تلاش میکنه
(به مامان که طبق معمول طرف خواهرشو گرفته نگاه میکنم نمیدونم اگه بابابچه دوست نداشت اصلا راضی میشد یه بچه از پرورشگاه بگیره )
-مامان جون من چند بار بگم به خاله هم چند روز پیش گفتم من قصد ازدواج ندارم میشه این بحثو تموم کنید...



جهت دانلود با فرمت های مختلف روش کلیک کنید

👇👇👇


نظرات  (۱)

جز بهتیرین رمان های بود ک خوندم.ممنون از نویسنده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
A-D-S